حسابداري ترکيب واحدهاي تجاري - (تجدیدنظرشده1384 )
انگيزه هاي ترکيب : 1-کاهش هزينه ها به ويژه هزينه هاي ثابت - 2- افزايش توان رقابت در بازارهاي بين المللي - 3- افزايش کارايي- 4 -عوامل قانوني و سياسي و ...
هدف = هدف این استاندارد، تعیین الزامات مربوط به گزارشگری مالی ترکیبهای تجاری است. طبق این استاندارد کلیه ترکیبهای تجاری باید با استفاده از روش خرید به حساب گرفته شود. بنابراین واحد تحصیلکننده، داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیل شده را به ارزش منصفانه آنها در تاریخ تحصیل شناسایی میکند. افزون بر این، سرقفلی نیز شناسایی و مستهلک میگردد و درمورد آن آزمون کاهش ارزش نیز صورت میگیرد.
دامنه کاربرد = حسابداري ترکيب و احدهاي تجاري به استثناي: ترکيب واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک. مشارکتهاي خاص. ترکیب تجاری، تجميع واحدها يا فعاليتهاي تجاري جداگانه در قالب يک شخصيت اقتصادي است که براثر کسب کنترل خالص داراييها و عمليات واحد ديگر پديد ميآيد. اگر واحد تجاری، کنترل یک یا چند واحد دیگر را بدست آورد که فعالیت تجاری نباشد، اجتماع آن واحدها، یک ترکیب تجاری تلقی نمیشود. زمانی که واحد تجاری، گروهی از داراییها یا خالص داراییهایی را تحصیل نماید که یک فعالیت تجاری را تشکیل نمیدهند، بهای تمام شده آن باید بین داراییها و بدهیهای جداگانه قابل تشخیص در گروه، برمبنای ارزشهای منصفانه آنها در تاریخ تحصیل، تسهیم شود.
فعاليت تجاري = مجموعهاي يکپارچه از فعاليتها و داراييهايي است که براي دستيابي به اهداف زير اداره ميشوند: الف . کسب بازدهي براي سرمايهگذاران، يا ب . کسب منافع اقتصادي از طريق کاهش هزينهها يا ساير راهها بصورت مستقيم و بهتناسب براي شرکاي آن.
تركيب تجاري ممكن است متضمن: 1-ايجاد يك واحد جديد براي كنترل واحدهاي تركيبشونده (تحصیل)، 2-انتقال خالص داراييهاي يك يا چند واحد تركيبشونده به واحد تجاري ديگر (ادغام)، يا 3-انحلال يك يا چند واحد تركيبشونده باشد (تلفیق).
شیوه های انجام ترکیب تجاری
• خريد حقوق مالكانه (سهام يا سهمالشركه)، يا
– منجر به ایجاد رابطه اصلی و فرعی
• کل يا بخشي از خالص داراييهاي يك واحد تجاري توسط واحد ديگر.
– رابطه اصلی و فرعی بوجود نمی آید.
درمواردیکه تركيب تجاري به رابطه اصلي و فرعي منجر شود : • واحد تحصيلكننده، ” واحد تجاري اصلي“ و واحد تحصيلشده ، ” واحد تجاري فرعي“ ناميده ميشود. • واحد تحصيلكننده بايد الزامات اين استاندارد را در صورتهاي مالي تلفيقي خود بكار گيرد و سرمايهگذاري را در صورتهاي مالي جداگانه خود، براساس استاندارد حسابداري شماره 18 با عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري فرعي منعكس كند.
واحد تجاري اصلي = يك واحد تجاري كه داراي يك يا چند واحد تجاري فرعي است.
واحد تجاري فرعي = يك واحد تجاري كه تحت كنترل واحد تجاري ديگري (واحد تجاري اصلي) است .
درمواردیکه تركيب تجاري به رابطه اصلي و فرعي منجر نشود : • در مواردي كه تركيب تجاري در نتيجه خريد خالص داراييهاي واحد ديگر، شامل سرقفلي (نه از طريق خريد سهام واحد تجاري ديگر) صورت پذيرد، رابطه اصلي و فرعي بهوجود نميآيد. در اين صورت، واحد تحصيلكننده، الزامات اين استاندارد را براي تهيه صورتهاي مالي واحد سرمايهگذار بكار ميگيرد.
نکته = در مواردي كه محتواي معامله با تعريف تركيب تجاري در اين استاندارد منطبق باشد، الزامات حسابداري و افشاي اطلاعات مندرج در اين استاندارد بدون توجه به نحوه تركيب رعايت ميشود.
طبقه بندي ترکيب بر اساس ماهيت معامله = تحصيل (دستيابي به کنترل - مشخص بودن واحد کنترل کننده ) و اتحاد منافع (آميختن کنترل واحدهاي مجزا توسط صاحبان سرمايه و مشخص نبودن واحد کنترل کننده )
روش حسابداری ترکيب = روش خريد و روش تجميع منافع روش حسابداری = حسابداري تركيبهاي تجاري بايد با استفاده از روش خريد، انجام شود. روش خريد = مبناي ثبت تحصيل در روش خريد بهاي تمام شده است و بهاي تمام شده نيز براساس معامله زيربناي تحصيل، تعيين ميشود . • تشخیص واحد تحصیلکننده = در کلیه ترکیبهای تجاری باید واحد تحصیلکننده مشخص شود. واحد تحصیلکننده، واحد تجاری درحال ترکیبی است که کنترل سایر واحدها یا فعالیتهای تجاری درحال ترکیب را بهدست میآورد.
كنترل = توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي يك واحد يا فعاليت تجاري به منظور كسب منافع اقتصادي از آن . فرض: اگر یک واحد تجاری درحال ترکیب، مالکيت بیش از نصف سهام با حق رأی واحد دیگر را تحصیل کند، کنترل آن واحد را بدست میآورد، مگر در موارد استثنایی که به روشنی مشخص شود چنین مالکیتی، کنترل را بهوجود نمیآورد. نکته : هرگاه یکی از واحدهای درحال ترکیب مالکيت بیش از نیمی از سهام با حق رأی واحد دیگر را تحصیل نکرده باشد، در صورت وجود یکی از شرایط زیر، بهعنوان واحد تحصیلکننده محسوب میشود : الف. تسلط بر بیش از نصف حق رأی واحد دیگر از طریق توافق با سایر صاحبان سهام، ب. توانایی راهبري سیاستهای مالی و عملیاتی واحد دیگر ازطریق قانون یا توافق، یا ج .توانایی نصب و عزل اکثریت اعضای هیئت مدیره یا سایر ارکان ادارهکننده مشابه واحد دیگر، در مواردي که کنترل واحد تجاري دراختيار ارکان مزبور است.
نشانه های تشخیص واحد تحصیل کننده = الف. ارزش منصفانه یک واحد در حال ترکیب بهمراتب بیش از ارزش منصفانه واحد دیگر است. در این موارد احتمالاً واحد تجاری بزرگتر، واحد تحصیلکننده است. ب. ترکیب واحدها، از طریق تحصیل سهام دارای حق رأی در ازای وجه نقد یا سایر داراییها صورت پذیرد. در این صورت احتمالاً واحد تجاری پرداختکننده وجه نقد یا سایر داراییها، واحد تحصیلکننده است. ج. ترکیب واحدها سبب شود که مدیریت یک واحد تجاری بتواند اعضای مدیریت واحد ترکیبی را انتخاب کند. در این موارد احتمالاً واحد مسلط، واحد تحصیلکننده است.
تشخیص واحد تحصیل کننده = زمانی که واحد تجاری جدیدی ایجاد شود تا با انتشار سهام، ترکیب تجاری را اجرا کند، یکی از واحدهای تجاری درحال ترکیب که قبل از ترکیب وجود داشته است برمبنای شواهد موجود بهعنوان واحد تحصیلکننده مشخص ميشود. • در صورتی که ترکیب تجاری بیش از دو واحد تجاری درحال ترکیب را دربرگیرد، یکی از این واحدها که قبل از ترکیب وجـود داشتـه است، برمبنای شواهد موجود باید به عنـوان واحد تحصیلکننده شناسایی گردد.
بهای تمام شده ترکیب تجاری = ترکیب تجاری بايد به بهاي تمامشده منعكس شود. بهاي تمام شده ترکيب تجاري عبارت است از وجه نقد و معادل وجه نقد پرداختي و ارزش منصفانه ساير مابهازاهاي خريد واگذارشده در تاريخ تحصيل توسط واحد تحصيلكننده بهاضافه هر گونه مخارج تبعي مستقيم ترکيب.
ترکيب تجاري شامل بيش از يك معامله = درمواردي كه ترکيب تجاري شامل بيش از يك معامله است، بهاي تمامشده ترکيب تجاري معادل جمع بهاي تمامشده كليه معاملات است. در مواردي كه ترکيب تجاري نتيجه بيش از يک معامله است، تمايز تاريخ تحصيل از تاريخ معاملات، مهم است. گرچه حسابداري ترکيب تجاري از تاريخ تحصيل شروع ميشود، اما از بهاي تمام شده و ارزش منصفانه در تاريخ هر يك از معاملات استفاده ميشود.
به تعویق انداختن تسویه مابه ازای خرید = داراييهاي پولي واگذارشده و بدهيهاي تقبلشده در ازاي تحصيل، به ارزش منصفانه در تاريخ معامله، اندازهگيري ميشود. در مواردي كه تسويه مابهازاي خريد به تعويق ميافتد، بهاي تمام شده ترکيب برابر ارزش فعلي بدهي و نه ارزش اسمي آن است.
ارزش منصفانه اوراق بهادار = ارزش منصفانه اوراق بهادار صادره توسط واحد تجاري تحصيلكننده، معادل قيمت آن در بازار اوراق بهادار در تاريخ معامله است مشروط بر اين كه نوسانات شديد يا محدوديتهاي بازار باعث نشود كه قيمت بازار، شاخصي غيرقابل اعتماد شود. چنانچه قيمت بازار در يك تاريخ بخصوص، شاخص قابل اعتمادي نباشد، تغييرات قيمت بازار طي يك دوره معقول پيش و پساز تاريخ اعلام شرايط تحصيل بايد ملاك قرار گيرد. در مواردي كه بازار، غيرقابل اعتماد است يا هيچ مظنهاي وجود ندارد، ارزش منصفانه اوراق بهادار مزبور ازطريق محاسبه سهم حقوق نسبي متعلق به اين اوراق از ارزش منصفانه واحد تحصيلكننده يا واحد تحصيل شده، هر كدام كه آشكارتر قابل اندازهگيري است، برآورد ميشود.
سایر مخارج علاوه بر مابهازاي خريد
• مستقيماً بهترکيب مربوط باشد.
– جزء بهاي تمامشده ترکيب است. مثال: مخارج ثبت و انتشار اوراق بهادار و حقالزحمههاي پرداختي به حسابداران حرفهاي، مشاورين حقوقي، ارزيابان (مستقل) و ساير مشاوران در ارتباط با ترکيب است.
• مخارج اداري و عمومي شامل مخارج دايره تحصيل و ساير مخارجي كه نتوان مستقيماً به تحصيل مورد نظر ربط داد.
– جزء بهاي تمامشده ترکيب نيست و بايد به محض وقوع به عنوان هزينه شناسايي شود. مثال: مخارج اخذ تسهيلات مالي و انتشار اوراق مشارکت يا سهام.
تعديل بهاي تمام شده ترکيب براساس رويدادهاي آتي = • چنانچه طبق موافقتنامه ترکيب تجاري، تعديل بهاي تمام شده ترکيب مشروط به وقوع رويدادهاي آتي باشد، واحد تحصيلکننده بايد مبلغ تعديل را در تاريخ تحصيل در بهاي تمام شده ترکيب منظور کند، به شرطي که وقوع رويداد آتي محتمل و اثرآن بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد - مثال: اين تعديل ممکن است منوط به حفظ يا دستيابي به سطح مشخصي از درآمد در دورههاي آتي يا حفظ قيمت سهام منتشر شده باشد. • در حسابداري اوليه ترکيب، معمولاً مبلغ هرگونه تعديل را حتي با وجود عدم اطمينان ميتوان بدون خدشه بر قابليت اتکاي اطلاعات برآورد کرد. • چنانچه رويداد آتي مربوط رخ ندهد يا تجديد نظر در برآوردها ضرورت يابد، بهاي تمام شده ترکيب تجاري تعديل ميشود. • چنانچه وقوع رويداد آتي محتمل نباشد و يا اينکه اثر آن بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري نباشد، اينگونه تعديلات در بهاي تمام شده ترکيب منظور نميشود.
تخصیص بهای تمام شده ترکیب تجاری
• واحد تحصیلکننده باید در تاریخ تحصیل، بهای تمام شده ترکیب تجاری را براساس ارزش منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیل شده که معیارهای زیر را احراز میکنند، تخصیص دهد: الف. درمورد داراییها ، ورود منافع اقتصادی آتی مرتبط با دارايي به درون واحد تحصیلکننده، محتمل باشد و ارزش منصفانه آن را بتوان بهگونهای اتکا پذیر اندازهگیری کرد. ب. درمورد بدهیها، خروج منافع اقتصادی لازم برای تسویه تعهدات، از واحد تجاری محتمل باشد و ارزش منصفانه آن را بتوان بهگونهای اتکا پذیر اندازهگیری کرد. نکته : صورت سود و زیان واحد تحصیلکننده، دربرگیرنده سودها و زیانهای واحد تحصیل شده پس از تاریخ تحصیل، مشتمل بر درآمدها و هزینههای واحد تحصیل شده برمبناي بهای تمام شده ترکیب براي واحد تحصیلکننده خواهد بود.
سهم اقلیت = از آنجا که واحد تحصیلکننده، داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیل شده را در تاریخ تحصیل بهارزش منصفانه شناسایی میکند، سهم اقلیت در واحد تحصیل شده براساس خالص ارزش منصفانه آن اقلام اندازهگیری میشود.
کاربرد روش خرید = کاربرد روش خرید از تاریخ تحصیل (یعنی تاریخی که واحد تحصیلکننده در آن، کنترل واحد تحصیلشده را به گونهاي مؤثر بدست میآورد) شروع میشود.
داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیلشده = واحد تحصیلکننده بهعنوان بخشی از تخصیص بهای تمام شده ترکیب، هر يک از داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیل شده را که در تاریخ تحصیل موجود میباشد به شرط احراز معیارهای شناخت شناسایی میکند.
بدهیهای مربوط به توقف یا کاهش فعالیتهای واحد تحصیلشده: در صورتیکه در تاریخ تحصیل برای تجدید ساختار بدهی شناسایی شده باشد، در حال حاضر بعنوان بدهی شناسایی می شود.
بدهیهای مربوط به زیانهای آتی یا سایر مخارجی که انتظار میرود درنتیجه ترکیب تجاری واقع شود: بدهی شناسایی نمی شود.
تعهدات قراردادی واحد تحصیل شده مانند پرداخت خسارت به کارکنان یا عرضهکنندگان مواد اولیه مشروط به انجام ترکیب: در زمان ترکیب تجاری اینگونه تعهدات در صورت احراز معیارهای شناخت بدهی بهعنوان بخشی از تخصيص بهای تمام شده ترکیب شناسایی می شود.
طرح تجدید ساختار واحد تحصیل شده مشروط به انجام ترکیب تجاری: بدهی شناسایی نميشود.
حسابداري تحصيل - رهنمودهاي تعيين ارزش منصفانه :
دارايي يا بدهي
|
مبناي تعيين ارزش منصفانه
|
• اوراق بهادار سريع المعامله
• ساير اوراق بهادار
• مطالبات
• کالاي ساخته شده و کالاي خريداري شده براي فروش
• کالاي در جريان ساخت
• مواد اوليه
• زمين و ساختمان
• ماشين آلات و تجهيزات
• داراييهاي نامشهود
• حسابها و اسناد پرداختني
• ساير بدهيهاي قابل تشخيص
|
• ارزش بازار
• ارزش برآوردي
• ارزش فعلي مبالغ قابل دريافت
• ارزش فروش (بازار) به کسر مخارج فروش و سود
• ارزش فروش کالاي ساخته شده به کسر مخارج تکميل و فروش و سود
• بهاي جايگزيني
• ارزش بازار
• ارزش بازار
• ارزش منصفانه
• ارزش فعلي مبالغ پرداختني
• ارزش فعلي مبالغ پرداختني
|
حسابداري تحصيل سرقفلي
بهاي تمام شده تحصيل منهای سهم واحد تحصيل کننده از ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص = سرقفلي
سرقفلي
- معرف مبلغي است که واحد تحصيل کننده، برای کسب منافع اقتصادي آتي پرداخت مي کند. منافع اقتصادي آتي ميتواند از همافزايي داراييهاي قابل تشخيص تحصيلشده يا از داراييهايي ناشي شود كه به تنهايي، قابل شناسايي در صورتهاي مالي نيست.
- در رابطه با سهم اقليت، شناسايي نميشود.
- بايد به بهاي تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و زيان کاهش ارزش انباشته گزارش شود.
- بايد بر مبناي سيستماتيک طي عمر مفيد آن مستهلک شود. دوره استهلاك بايد بيانگر بهترين برآورد از دوره زماني كسب منافع اقتصادي آتي توسط واحد تجاري باشد. اين فرض قابل رد وجود دارد كه عمر مفيد سرقفلي از تاريخ شناسايي اوليه حداكثر بيست سال است.
- براي مستهلک کردن آن از روش خط مستقيم استفاده مي شود مگر اينکه شواهد قانع کننده اي مبني بر مناسب بودن روش ديگر وجود داشته باشد.
- استهلاک هر دوره آن بايد به عنوان هزينه شناسايي شود.
استهلاک سرقفلي = سرقفلي با گذشت زمان، نقش خود را در كسب درآمدهاي آتي از دست ميدهد و از ارزش آن كاسته ميشود، بنابراين مستهلك و به هزينه منظور كردن آن برمبنايي سيستماتيك و در طول عمر مفيد آن، مناسب است. عواملی که باید در برآورد عمر مفید سرقفلي در نظر گرفته شود:
الف. ماهيت و عمر قابل پيشبيني واحد تحصيلشده،
ب. ثبات و عمر قابل پيشبيني صنعتي كه سرقفلي به آن مربوط است،
ج. اطلاعات عمومي درباره ويژگيهاي سرقفلي در صنايع يا واحدهاي مشابه و دوره عمر معمولي واحدهاي مشابه،
د. آثار ناباب شدن محصولات، تغيير در تقاضا و ساير عوامل اقتصادي مؤثر بر واحد تحصيلشده،
ﻫ. دوره خدمت مورد انتظار كاركنان كليدي يا گروهي از كاركنان و اينكه آيا مديران ديگري ميتوانند واحد تحصيلشده را به طور مؤثر اداره كنند يا خير،
و. ميزان مخارج نگهداري يا منابع لازم براي كسب منافع اقتصادي آتي مرتبط با واحد تحصيلشده و تمايل و توان واحد تحصيلكننده براي تامين آن،
ز. اقدامات مورد انتظار رقبا يا رقباي بالقوه، و
ح. موارد قانوني، مقرراتي يا قراردادي مؤثر بر عمر مفيد.
عمر مفید سرقفلي = از آنجا كه سرقفلي معرف منافع اقتصادي آتي ناشي از هم افزايي مجموعه داراييها يا داراييهايي است كه به طور جداگانه قابل شناسايي نميباشد، برآورد عمر مفيد آن دشوار است. با طولاني شدن عمر مفيد، قابليت اتكاي برآورد آن كاهش مييابد. پيش فرض اين استاندارد اين است كه حداكثر عمر مفيد سرقفلي از تاريخ شناسايي اوليه معمولاً بيست سال است.
عمر مفيد سرقفلي بيش از 20 سال = در مواردي نادر ممكن است شواهد متقاعدكنندهاي نشان دهد عمر مفيد سرقفلي بيش از 20 سال است. درچنين مواردي فرض حداكثر عمر مفيد 20 سال رد ميشود و واحد تجاري:
الف. سرقفلي را طي بهترين برآورد از عمر مفيد مستهلك ميكند،
ب . مبلغ قابل بازيافت سرقفلي را حداقل به طور سالانه براي شناسايي زيان كاهش ارزش برآورد ميكند، و
ج . دلايل رد فرض مذكور و عوامل اصلي مؤثر در تعيين عمر مفيد سرقفلي را افشا ميكند.
روش و دوره استهلاک سرقفلی = در مواردي نادر ممكن است شواهد متقاعدكنندهاي نشان دهد استفاده از روش استهلاك ديگري به غير از خط مستقيم براي سرقفلي مناسب است، به ويژه اگر استهلاك انباشته طبق آن روش كمتر از استهلاك انباشته طبق روش خط مستقيم باشد. روش استهلاك بهطور يكنواخت در دورههاي مختلف اعمال ميشود مگر اين كه الگوي منافع اقتصادي مورد انتظار سرقفلي تغيير كند. • دوره استهلاك و روش استهلاك بايد حداقل در پايان هر سال مالي بررسي شـود. اگر برآورد جديـد عمر مفيـد سرقفلي با برآوردهاي قبلي تفـاوت قابل ملاحظـهاي داشتـه باشـد، دوره استهلاك بايد متناسب با آن تغيير كند. چنانچه تغيير قابل ملاحظهاي در الگوي جريان منافع اقتصادي مورد انتظار سرقفلي رخ داده باشد، روش استهلاك بايد براي انعكاس الگوي جديد تغيير كند. اين تغييرات تغيير در برآورد حسابداري تلقي ميشود.
قابليت بازيافت مبلغ دفتري ـ زيانهاي كاهش ارزش = چنانچه رويدادها يا تغيير شرايط حاكي از قابل بازيافت نبودن مبلغ دفتري سرقفلي باشد، واحد تجاري بايد مبلغ قابل بازيافت سرقفلي را به منظور شناسايي زيان كاهش ارزش برآورد كند. همچنين در مواردي كه عمر مفيد سرقفلي بيش از بيست سال برآورد شده است بايد مبلغ قابل بازيافت سرقفلي حداقل در پايان هر سال مالي بررسي شود.
مازاد سهم واحد تحصیلکننده از خالص ارزش منصفانه داراییها وبدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیلشده نسبت به بهای تمام شده = درصورتیکه سهم واحد تحصیلکننده از خالص ارزش منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص بیشتر از بهای تمام شده ترکیب باشد، خریدار باید : الف. تشخیص و اندازهگیری داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیلشده و نیز اندازهگیری بهای تمام شده ترکیب را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد، و ب . هرگونه مازاد باقیمانده پس از ارزيابي مجدد را بطور متناسب از ارزش منصفانه تعيين شده براي داراييهاي غيرپولي قابل تشخيص کسر کند.
مازاد ايجاد شده میتواند شامل یک یا چند جزء زیر باشد : الف . اشتباه در اندازهگیری بهای تمام شده ترکیب یا ارزش منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیلشده. مخارج احتمالی آتی مربوط به واحد تحصیلشده که در خالص ارزش منصفانه داراییها و بدهیهای قابل تشخیص واحد تحصیلشده بهدرستی منعکس نشده است، یکی از دلایل بالقوه چنین اشتباهاتی است. ب . قدرت چانهزنی در خرید.
خريد مرحلهاي سهام = در اين موارد، به منظور تعيين ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص واحد تحصيل شده و تعيين مبلغ سرقفلي، هر معامله عمده به طور جداگانه در نظر گرفته ميشود. اين كار ازطريق مقايسه بهاي تمام شده سرمايهگذاري با سهم واحد تحصيلكننده از ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص واحد تحصيلشده در تاريخ هر معامله عمده، انجام ميگيرد. اين رويه در مورد تحصيل سرمايهگذاري بعد از کسب کنترل نيز ادامه مييابد
نکته : در بعضي موارد ممكن است واحد تجاري، واحدي را تحصيل كند كه قبلاً به عنوان سرمايهگذاري در واحد تجاري وابسته محسوب و حسابداري آن طبق استاندارد حسابداري شماره 20 با عنوان حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري وابسته، به روش ارزش ويژه انجام شده است. در اين صورت، ارزش منصفانه خالص داراييهاي قابل تشخيص واحد سرمايهپذير در تاريخ هرمعامله عمده قبلاً براي بکارگيري ارزش ويژه تعيين شده است.
افشا : واحد تحصیلکننده باید اطلاعات زیر را افشا کند :
الف. نام و مشخصات واحدها یا فعالیتهای تجاری ترکیب شده،
ب . تاریخ تحصیل،
ج . درصد سهام دارای حق رأی تحصیل شده،
د . بهای تمام شده ترکیب و شرح مختصری درمورد اجزای آن، در مواردی که بخشی از مابهازای ترکیب از طریق صدور سهام تأمین میشود، اطلاعات زیر باید افشا شود :
1 . تعداد سهام منتشر شده یا قابل انتشار، و
2 . ارزش منصفانه سهام و مبنای تعیین آن.
ﻫ . جزئیات مربوط به عملیاتی که واحد تجاری درنتیجه ترکیب، تصمیم به واگذاری آن دارد.
و . مبالغ شناسایی شده برای هرطبقه از داراییها و بدهیهای واحد تحصیل شده در تاریخ تحصیل و مبالغ دفتری هرکدام از آن طبقات براساس استانداردهای حسابداری در تاریخ تحصیل.
ز . مبلغ مازاد کسر شده از ارزش منصفانه تعيين شده براي داراييهاي قابل تشخيص.
ح . توصیف عواملی که منجر به ایجاد سرقفلی شده است یا توصیف ماهیت مازاد تشريح شده.
ط . مبلغ سود یا زیان واحد تحصیل شده از تاریخ تحصیل که در سود و زیان دوره واحد تحصیلکننده منظور شده است.
واحد تحصیلکننده باید اطلاعات زیر را برای ترکیبهای تجاری انجام شده طی دوره افشا کند، مگر آنکه افشای این اطلاعات امکانپذیر نباشد : الف. درآمد عملیاتی واحدها و یا فعالیتهای تجاری ترکیب شده از ابتدای دوره مالی جاری. ب . سود یا زیان خالص واحدها ویا فعالیتهای تجاری ترکیب شده از ابتدای دوره مالی جاری. واحد تحصیلکننده باید اطلاعات زیر را افشا کند که برمبنای آن استفادهکنندگان صورتهای مالی بتوانند تغییرات مبالغ دفتری سرقفلی طی دوره را ارزیابی کنند.
الف. صورت تطبیق مبالغ دفتری سرقفلی در ابتدا و انتهای دوره بهگونهای که موارد زیر را به تفکیک نشان دهد:
- مبلغ ناخالص، استهلاک انباشته و زیانهای کاهش ارزش انباشته در ابتدای دوره،
- سرقفلی شناسایی شده طی دوره،
- سرقفلی واگذار شده طی دوره،
- استهلاک و زیانهای کاهش ارزش شناسایی شده طی دوره،
- تفاوت ناشی از تسعیر ارز طی دوره طبق استاندارد حسابداری شماره 16 باعنوان تسعیر ارز،
- سایر تغییرات مبالغ دفتری طی دوره، و
- مبلغ ناخالص، استهلاک انباشته و زیانهای کاهش ارزش انباشته در پایان دوره. افشاي اطلاعات مقايسهاي در اين موارد ضروري نيست.
ب . دوره استهلاک، ج . دليل انتخاب عمر مفيد بيش از 20 سال براي سرقفلي (درصورتي که مورد داشته باشد)،و د . روش استهلاک و دلايل انتخاب آن.
نظرات شما عزیزان: